آدمی سرزنده از یاد است، یاد... رمزِ عمرِ آدمیزاد ست، یاد!

آگهی بازرگانی ^_^

 تابستان دو

سلام

 

یه جا خواندم ( همیشه لازم نیست تجربه‌های تازه داشته باشی، خیلی وقتها باید بدونی چی حالت رو خوب میکنه و همون رو تکرار کنی)

خب برای من علاوه بر خواندن، نوشتن در اینجا! حال‌خوب‌کن بوده. سلام

تا حالا تجربه حجامت داشتید؟ خب یه جای دیگری خواندم که: نوشتن نوعی درمان است (خوددرمانی). نوعی حجامت روحی است تا خون‌های زاید روزمرگی را از تن‌ِمان بیرون بکشیم. 

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
همطاف یلنیـــز

آگهی ترحیم یا THE LAST WORD

سلام

بهار هشت

 

هفته پیش فیلم زیبای آگهی ترحیم رو تماشا کردم. خوشم آمد. دیر روشن کرده بودم یه ده دقیقه‌ای از زمان پخش! گذشته بود. امروز فراغتی دست داد رفتم تلوبیون تا از ابتدا ببینم.

خوب شد که اولش رو ندیده بودم! ده دقیقه ابتدایی،چندان جالب یا تشویق کننده برای ادامه دیدن نیست خوو

هریت، تاجری بازنشسته است. تاجری موفق ولی نه چندان محبوب. چطور متوجه می‌شود که مدت کمی از عمرش باقی مانده؟ بماند!

بااینحال، روزنامه‌نگار جوانی را استخدام می‌کند تا برایش آگهی ترحیم بنویسد. (همان خبر مرگ در روزنامه با درج چکیده زندگی‌نامه متوفی) هریت می‌خواهد چیزهای دلخواهش نوشته شود، اما...

 

 

به شدت حسودی‌ام شد. زندگی پر از تلاش رضایت ثروت

شایدم تلاش ثروت رضایت

زنِ مسنِ این فیلم برای من، شبیه داستان "مادربزرگ سلام می‌رساند و می‌گوید متاسف است" بود.

مادربزرگ 77ساله داستان هم، زنی بوده ماجراجو و مبارز که در آن دوره موفق به گذراندن دوره پزشکی شد و بعدها شد یک جراح موفق و مشهور. منتهی روایت داستان چیز دیگری است.

به مادربزرگ آن داستان هم حسودی‌ام شد.

همین

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
همطاف یلنیـــز

یک سبد زندگی خالی شد!؟

بهار هفت

سلام

 

سحرِامــــروز، وقت اینستاگردی! شنیدم  که یکی از دوستان وبلاگی‌ام، دیگر بین ما نیست.

فریده شفایی! یک سبد زندگی را گذاشت و رفت.

وااای... الان باز دلم سوخت و دوباره اشکم درآمد.

.

.

عجیب عادت می‌کنیم به این دوستان ندیده وبلاگستان

روحش شاد.

 

راحت و ساده می‌نوشت..

" نمیدونید چه لذتی داره وقتی گوشی قدیمی زغالی رو می اندازی ته کیفت و میری تو پارک و چشم میدوزی به گلها و دل میدی به آسمون و دار ودرخت و فقط تماشا می کنی و تماشا . برات مهم نیست که کی الان پیامی داده یا نداده؟ گروه چه خبر؟ اینستا چه خبر؟ آی دلار گرون شد ... آی ترامپ چی گفت... آی اینطور پیش بره اینطور بدبخت خواهیم شد.... اونطور پیش بره اونطور بدبخت خواهیم شد .... بسه... بخدا که گاهی واقعا باید آتش بس بدیم به خودمون و کمی دور از اینهمه آتش بایستیم. گاهی باید پرچمی سفیدی به اهتزاز در آورد و به دل و روح آرامشی داد. گاهی باید کنار کشید و کمی زندگی کرد...  اردیبهشت97"

و

+طناز بود. در پروفایلش نوشته بود

زن خوبی ام. خودم خودمو قبول دارم و همین کافیه (لطفا با لحن لجبازانه بخونش)

متولد 1345 – تبریز- متاهل

 

اغلب به تصاویر انتخابی وبلاگش غبطه می‌خوردم. زیبا و خواستنی

و

 از آخرین نوشته‌هایش

" همیشه گفته ام که امید باید آخرین چیزی باشه که می میرد و خیال دارم تا زنده ام زندگی بکنم نمیشه که قبل از مرگم بمیرم. اتفاقا اگه این ته مونده ی زندگی منه باید لذت همون ته دیگ رو ازش ببرم. باید همچین چمباتمه بزنم و انگشت اشاره ام رو بکشم دور در و دیوار زندگی و با لذت نوش جانش بکنم.

زنده باد زندگی. زنده باد امید. زنده باد مهربانی. زنده باد هرچی که رنگ زندگی رو قشنگ و قشنگ تر می کنه."

.

.

لطفا سوره فاتحه مع الصلوات

اللّهم صل علی محمّد و آل محمّد و عجل فرجهم

 

 

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
همطاف یلنیـــز

این روزها که می گذرد

سلام

بهار شش

 

گذرنامه ندارم یعنی به فکرشم نیستم

نه که مخالفِ بسیار سفر باید کرد تا پخته شود خامی باشم، نه.

منتهی ایران رو سرزمین پـهنـاور با ملتهای گوناگون می‌بینم که تا آخر عمر می‌تواند برای سفرها و پختگی! مناسبم باشد (به شرط پول و سلامت البته)

برای سرزمین‌های دووور هم خدا برکت بدهد به این دنیای مجازی قبلتر گفته بودم سفرنامه‌ها رو دوست دارم منتهی علاوه بر فرمایشات مسافران چندروزه! بسی مشتاق شنیدن نظرات ساکنین بلاد غیر! هستم.

شکر خدا، تا دلت بخواهد دوستان هم سن و سال یافت می‌شوند که سالهاست خارج نشینند. دوستانی باهوش و طناز و دست به قلم! من جمله، مریم که بیش از 10 سال در ژاپن زندگی کرد و اکنون احتمالا ساکن غرب است. ( خب چندسال پیش! در آخرین پست وبلاگش، خبر داد برای .... در یکی از دانشگاههای اروپا پذیرفته شده)

حالا که کتابخانه ها تعطیل شدند و ناچار به خواندن از نوع دیگر! هستم ترجیح میدهم مطالب دلخواهم را مرور کنم. یکی از آن خواندنی‌ها  مرور همین وبلاگ "سالهای دور از خانه" است.

جملاتش نیاز به ویراستاری ندارد.  توضیحاتش بدون حاشیه و صادقانه است و کلهم لذت می برم دوباره بخوانم ماجراهای خوابگاه چندملیتی و کار تدریس با کودکان چشم بادامی و مراسم ژاپنی و ... شیطنتهایش هم به جاست هرچند با برخی از باورهای من تضاد داشت.

 

پیشنهادنوشت

نخست: گپ و گفت من با این دوست ندیده ( سوشی...ربات...کیمونو )

بعد: کلامی چند در باب زندگی در ژاپن – مربوط به سال 1392

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
همطاف یلنیـــز

شستا

سلام

بهارپنج

 

تابستانِ پارسال، وقتی صفحه اینترنت بانک مسکن رو باز کردم متوجه یک اطلاعیه شدم - ثبت نام سجام-

بعدتر وقت حضور در بانک برای جابجایی پول، کارمند مربوطه تاکید کرد برای استفاده از اوراق حساب سپرده ممتاز –خریدوفروش- حتما ثبت نام کنم. مردادماه بود که اینترنتی اقدام کردم (به گمانم یه ده هزار تومان وجه رایج مملکتی هم هزینه ثبت‌نام اولیه شد). تا نیمه مراحل رو رفتم، تایید استعلام و کدپیگیری.

مرحله بعدی مراجعه به مرکز احراز هویت بود که مراکز معرفی شده دور از دسترسم بود و آن کارمند مربوطه هم گفت فعلا همان کد کفایت می‌کند!

تا امسال بهار! حرف سرمایه‌گذاری شد که دوستی پرسید کدبورسی داری؟ و اینجا بود که وفهمیدم لازم است کار نیمه را تمام کنم.

خوشبختانه الان در شهرنزدیک! یک دفترپیشخوان جزو لیست مراکز معتبر احراز هویت قرار گرفته. امروز صبح، تماس گرفتم محض اطلاع از چند و چون کار و پرسیدن نشانی دقیقتر که متوجه شدم آی ببم جان! گویا خیلی‌ها همین روزها نیازمند کدبورسی شدند ...

فعلا شماره تلفن گرفتند و در نوبت قرار گرفتم! هفته بعد تماس خواهند گرفت و وقت تعیین خواهند کرد برای حضور و احراز هویت و ان شاءالله تایید سهامداری در سجام

تا بعد ببینم این دوست! چه خوابی برایم دیده

 

* عنوان پست صرفا تبلیغاتی است.  شستا خبرساز شده امـــــروز در بورس گویاcool

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
همطاف یلنیـــز

جادوگر مهمتر از چوبدستی! یا قرنطینگاری

سلام

بهار چهار

 

شش

دو کبوتر عاشق! روی سقف پارکینگ (از سروصدای راه رفتنشون متوجه قرار دو نفره شدم)

 

۸ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
همطاف یلنیـــز

برای سال 99

سلام

بهار سه

شنیدین میگن تا سه نشه بازی نشه؟!

 

همینجور نشسته بودم و به سال پیش رو فکر می‌کردم و آخر سال و 29 اسفند  که قَرنی تمام می‌شود و ...

متوجه شدم جزو کسانی هستم که تا این سن! دو بار شاهد تغییر قرن بودم. آب هم از آب تکان نخورده...

خب الان به تاریخ قمری، سال 1441 هستیم. یعنی وقتی نی‌نی بودم جهان وارد قرن پانزدهم شد و منم در این دنیا بودم.

20 سال پیش هم دوباره قرنی جدید آغاز شد به تقویم میلادی 2020 و باز من، حی و حاضر بودم.

و

امسال به تقویم شمسی، آخرین سال قرن است. 1399

به شرط حیات! شاهد ورود به قَـرنی جدید خواهیم بود ان شاءالله

تا سه نشه بازی نشه ( خبری خوش در راه مانده یا چی؟)

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
همطاف یلنیـــز

و هیچ فرصتى مانند روزهاى فراغتِ همراه با تندرستى نیست

سلام

زمستان هفده

 

هواشناسی:

بَه بَه... هوا عالیست یک خُنکای گرم!

دیروز با وزش شدید باد شروع شد تقریبا تا ظهر سروصدا و هیاهو کرد بعد بارش باران. باز شروع پرسروصدا و رگباری بعدتر آرام.

نزدیک غروب دقایقی توقف بارش . همان وقت فرصت شد مسیر برگشت از منزل گرامی والدین رو پیاده‌روی کنم. البته کلاه کاملا روی پیشانی و سر در گریبان.

شب که رسید باران و برف با هم می‌بارید و بعدتر تنها برف آرام و درشت.

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
همطاف یلنیـــز

همین!

سلام

زمستان پانزده

+یک فایل صوتی شنیدم از رادیو بلاگیها.از نوروز امسال! (حواستان هست؟ فقط 34 روز تا سال جدید باقیست)

...

بنظرم هر آدمی توی زندگی باید یک بابا لنگ دراز داشته باشد. نه بخاطر اینکه از پرورشگاه نجاتش بدهد، یا حتی برایش به مناسبت‌های مختلف کلی پول بفرستد تا مثلا جوراب ابریشمی بخرد که  جلوی جولیا پندلتون‌های دنیا کم نیاورد و حتی در رمانتیک‌ترین بخش ماجرا، با بابا لنگ درازش قرار بگیرد و تهَش به ازدواج ختم شود. نه!

هر آدمی باید یک بابا لنگ دراز داشته باشد

فقط برای اینکه یک وقتهایی برایش نامه بنویسد و کمی درد دل کند

همین.

 

 

 

 

سه بی ربط:

یک: گزارش هواشناسی، وزش شدیید بااد...  بی تو من با غم این طوفان! چه کنم؟indecision

دو: چند ساعتی هست که در اینستاگرام سرگرمم. گوشی جدید دارم و اینستا با اینترنت مُفتی! عجیب می‌چسبد (اینترنت رایگان! هدیه تغییر سیم کارتهاست. یوسیم و LTEwink)

سه: گویا چینی‌ها روز یازده نوامبر رو روز مجردها نامگذاری کردند. (چون به عدد میشه ۱۱/۱۱ و چهارتا یک داره). مجردها این روز رو برای خودشان جشن می‌گیرند. صرفاً جهت اطلاع!devil
 

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
همطاف یلنیـــز

جا به جا

سلام

زمستان چهارده

گویا از دانشمندی شوخ‌طبع پرسیدند: سبب چیست که لفظ – ایاک - در آیه «ایاک نعبد و ایاک نستعین» تکرار شده است! در صورتی که به رعایت ایجاز و اختصار ممکن بود گفته شود:

«ایاک نعبد و نستعین».

 دانشمند جواب داد: اگر ایاک تکرار نشده بود معنی‌اش این بود که عبادت و استعانت همیشه با هم باشد.

حال آنکه بعضی جاها خدا را عبادت می‌کنیم بدون قصد استعانت

و بعضی جاها از خدا استعانت می‌خواهیم بدون انجام عبادت.

 آن گاه سخن خود را خلاصه کرد و از سر مزاح گفت:

جابه‌جا کَ نعبد و جابه‌جا کَ نستعین.

 

هر سخن جایی و هر کار وقتی دارد.

...

نشستم بلیط قطار مسیرجنوب برای آخرماه، چک می‌کنم

می‌گوید صلاح نیست بندر برویم.

می‌پرسم چرا؟

جواب می‌دهد به خاطر ویروسِ کرونا، تعطیلی 22بهمن و انتخابات دوم اسفند مجلس!

به همین قاطعیتindecision

 

 

 

 

* جابه‌جا: پاره‌ای از جاها

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
همطاف یلنیـــز