آدمی سرزنده از یاد است، یاد... رمزِ عمرِ آدمیزاد ست، یاد!

بَه‌بهَ چه حس و حال و هوایی...

سلام

پاییز نُه

 

خبر استانی، هشدار هواشنایی رو شنیدم گویا همچنان کاهش دما داریم بویژه شباهنگام!

چای رو با مربای بِه خوردم این سومین شیشه مرباست که تمام شده! به نظرم قیمتش خوب است (اگر 7500 تومان برای 280 گرم مناسب باشد) و البته شیشه بلند و باریکش هم زیباست.  

امروز اول ماه است و 27 بُـرج.

 همان صبحِ علی‌الطلوع! حقوق بازنشستگی ارجمندبابا واریز شد. رفتم اینترنت بانک رفاه، برای برداشت و انتقال پول. سرعت اینترنت کند شده!؟

گرامی مادر تلفنی سفارش کرد پیگیر یافتن آپارتمانِ مناسب! برای خانواده خواهرم باشم. نیمه آذر، قرارداد سالانه‌شان تمام است و متاسفانه صاحبخانه اجاره را دوبرابر خواسته! بی انصاف.

باز شُکر خدا، گلبهار تا دلت بخواهد آپارتمان نوسازِ قیمتِ مناسب هست. فقط با شرایط درخواستی خواهرم باید بگردیم (خب پله برایشان مقدور نیست یا همکف یا آسانسوردار) نزدیکی به ایستگاه اتوبوس هم برایشان مهم است چه درون شهری برای بازار و خرید مایحتاج روزانه چه رفت و آمد به مشهد.

پاشم

ابتدا برنج خیس کنم برای ناهار. خورش کرفس که آماده است.

باید چند جا هم زنگ بزنم. از پارسال کارت ویزیت چند مشاور املاک دستم هست.

 

پ ن : عنوان هم از این ترانه جینگلی wink​​​​​​​

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
همطاف یلنیـــز

نمکی

 سلام

پاییز هشت

.

آخر هفته است و نشستم به پاکسازی و مرتب کردن تصاویر، پیامکها، مطالب و رسیدقبوض!

 

بماند به یادگارwink 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
همطاف یلنیـــز

easy

سلام

پاییز هفت

 

سه ورق/برگ استامینوفن (بدون کدئین) شد 7500 تومان. اینجا با قیمت هر ورقِ ده‌تایی این قرص یعنی 2500 تومان، می‌توان دو نان سنگکِ آزادپز خرید!

نوارِ تستِ قندِ EASY GLOCO شد 56 هزارتومان. بوالعجب! سه‌هزار تومان ارزانتر از دفعه قبل! (اردیبهشت ماه از داروخانه دیگری، 59 هزارتومان خریده بودم. یعنی شش ماه قبل گرانتر بود؟frown)

در عوض، نانِ گیسو (شیرمال کنجدی مزرعه) یک هفته پیش 4000 تومان بود و امشب هم از همان هایپرمارکت تازه افتتاح شده خریده و برای دو بسته، 11 هزار تومان کارت کشیدم. (قیمت درج شده روی بسته نان 5000 تومان)

...

سیب خریدم. قرمز و زرد با دو عدد لیمو ترش.

دیروز بعدازظهر، طوفان باد داشتیم. باد گوشه گوشه، برگ و پلاستیک و سایر!جمع کرده بود. پس از غروب، باران بارید و امـروز سحر مِه فراگیـــر... زمین خیس و هوا سرد. پاییز است

جملات بالا که تمام شد آمدم ثبت کنم که... برق رفت. مجتمع قبلی که بودم با قطع برق، آب هم قطع می‌شد و گرمایش هم. خداروشکر اینجا امکان نصب بخاری بود و در این سرمای صبحگاهی! گرما نرفت (بروم ببینم پکیچ روبراه است).

زندگی رسم خوشایندیست.

 

 

 پ ن : این روزها ارجمندبابا، اظهار بی‌اشتهایی می‌کند و به ضرب آبِ‌سیب، آب‌ِهویج، مربای‌بِه، شربت عسل‌لیمو و البته همین نان مزرعه! قند خون را بالا نگه داشتیم. گویا در سالمندان افتِ قند(هیپوگلیسمی) خطرناکتر است از قندبالا.

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
همطاف یلنیـــز

مربا

سلام

پاییز پنج


صبح چهارشنبه است باز با صدای زنگ گوشی بیدار شدم 4:45 فقط برای قطع کردنش

 و باز، نیم ساعت دیرتر از جا! بلند شدمangel

(کلید M  صفحه کلید دوباره نمی‌زنه! نمی‌نویسه  کار نمی‌کنه.  باز نیاز به تمیزکاری داره لابد)

دیشب! برای پیش فروش سایپا، خواهرزاده عکس مدارکش رو فرستاده بود تا ثبت نامش کنم که نشد گویا کدملی‌اش قبلتر ثبت شده! لینک رو فرستادم برای خودش تا بیابد با کدام شماره ثبت نام شده.

هنوز جاروبرقی که از دیجی کالا خریده بودم نرسیده اگر خوش قول باشند امروز آخرین موعد است.

باز چای را با مربا خوردم. خوشمزه است این مربای بِه آسانا. به جای قند یه قاشق چایخوری مربا می ذارم دهان و چای را قلپ قلپ مزه مزه سَر می‌کشم. شیرینی و گرما لذتبخش است.

هنوز با  آمیرزا صبح را شروع می‌کنم. بازی روزانه ...

بعضی کلمات که حروف مشترک دارند کار راه اندازند بسی. دوستشان دارم مثلا : ا م ن ی .  راحت می‌شود امین مینا نیما.

یا

نگاه و گناه (چه مرتبط!). درخت و دختر

دیدم یکی از وبلاگا نوشته بود همینجوری ارسال مطلب جدید رو باز کرده و شروع کرده نوشتن.

خب تا اینجا که چیزی نبود خداییش حرف نوشتن راحت است تا کلمات هستند مشکلی نیست. انرژی حرف‌زدن را هم نمی‌خواهد

 

روز بخیر

برقرار بمانید و راضی

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
همطاف یلنیـــز

چشم بلبلی

 سلام

پاییز چهار

 

چند وقتی هست که لوبیا چشم بلبلی نمی‌یابم! به گمانم از دو ماه پیش که سراغش را گرفتم و در فروشگاه وین مارکت نبود تا الان که نه سوپرمارکت و هایپرمارکت محله، نه در هیچکدام از سه فروشگاه عمده شهر! (افق کوروش، وین مارکت و جانبو) و حتی آن فروشگاه ارزان فروش که شونصد نوع لوبیا کنار سایر حبوبات، فله داشت و این چشم بلبلی را نداشت

اینجا نیست!

 

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
همطاف یلنیـــز

این من هستم؟!

سلام

 

دعوت سرو سهی را قبول کردم .

 

نخست:     با بدقولی و تاخیر، عصبانی می‌شوم! بویژه در امور مالی.

بعد:          هنوز از حمام کردن و ظرف شستن خوشم نمی‌آید.

ماقبل آخر:  عاشق خواب، سفر با قطار و کتاب هدیه گرفتن هستم.

و

آخـــر:       اغلب سرشب می خوابم و صبح زود بیدارم.

 

دعوت می‌کنم از نگین شیراز

                                         یادداشت های دادو

                                                                       خونمون

                                                                                     دل گفته ها

 

اطلاعات بیشتر و شرکت در این چالش اینجـاsmiley

 

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
همطاف یلنیـــز

آفتابگردان

 سلام

پاییز دو

تقویم دیسکتاپ رو آبان کردم

یک سر به دیجی‌کالا زدم در پیشنهادات شگفت‌انگیز، جاروبرقی پارس‌خزر بود! به قیمت پایین، سفارش دادم . ان‌شاءالله هفته بعد خواهدرسید.

یکی از خواهرزاده‌ها خبر داد هنوز برای بازدید از نمایشگاهِ مبلمانِ مشهد، فرصت هست امروز و فردا ساعت 16 تا 22 .

کرونا را بهانه کرده و نرفتم. (خب چه اتوبوس چه تاکسی حداقل نیم ساعت چهل دقیقه، باید در فضای بسته با دیگران سر کنی تازه نمایشگاه هم شلوغی خودش را خواهد داشت تازه ورودی هم داره!)

فعلا گرامی والدین تمایلی به خرید ندارند  دودوتا چهارتا کردم دیدم نمی ارزد بروم

...

با خواندن یک روز از زندگی مریم خانم... سرحال آمدم. (کیفیت اتفاقی نیستlaugh)

...

قبل از ظهر رفته بودم دیدن گرامی والدین، وقتی برگشتم شماره یکی از دوستان قدیمی روی تلفن خانه بود. تماس گرفتم جواب نداد. واتساپ پیغام دادم که خبر داد بیرون است. برای ناهار همراه خانواده رفته بودند باغِ خواهرِ ارشد. از ترس کرونا در فضای باز همدیگر را می‌بینند.

صبری خانم همسایه آپارتمان قبلی، تماس گرفت و احوالپرسی و خبر از واریزی‌های فروش سهام عدالتش و اینکه منتظر است مثل فروش 30درصد اول، چند میلیون یک جا، واریز شود بلکه بتواند یخچالش را عوض کند. اینکه خُرد خُرد با مبالغ پایین، واریز می‌شود خرج مایحتاج روزانه و چیزی نمی ماند. چندماه قبل که مبلغ میلیونی یکجا به حسابش ریخته بودند برای خودش تلویزیون جدید خرید و خیلی راضی است. تعریف کرد که نصاب آنتن را برد بالای پشت بام نصب کرد و الان تمام شبکه ها را آینه! تماشا می کند.

...

متوجه شدم تماسی از خواهر زاده دیگر داشتم بی پاسخ! یه ربع ساعت هم با او حرف زدم در مسیر برگشت از سرِ کار، رفته بود زیارت (گفت چون محل کارش نزدیک حرم است ولی به گمانم این‌روزها دلتنگ است وگرنه باید دور بزند تا برسد به حرم) این ماه! چهارمین سالگرد فوت خواهرم  است. گرامی‌مادر، سفارش کرده برای چند خانواده آشنا، بسته غذایی تدارک ببینیم مرغی روغنی ... خیرات برسد به روح درگذشته مان. ان شاءالله فردا بروم بازار ببینم چه می شود خرید.

 

 

پ ن : +نگیر از این دل دیوانه ابر و باران را... هوای تنگ غروب و شب خیابان را 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
همطاف یلنیـــز

یه هدیه برای امروز ^_^

 سلام

تابستان هشت

.

نخست:

از شروع آشنایی ات بگو؟ چطور آشنا شدی؟ یعنی چی شد؟ علتش چی بود و ...

_ شروع شروعش که همین اواخر دو سه سال پیش. ولی بصورت جدی و اینکه توجه‌ام رو جلب کنه امسال. سال نود و نه

اینکه چی شد و چطوری! خُب کرونا و تعطیلی کتابخانه علتش بید (البته زغال مرغوب هم بی تاثیر نبود = موبایل جدید)

 طاقچه رو نصب کردم (هرچند با غرولند!) و لذت‌بردن، شروع شد. خداییش سرعتِ خواندنِ کتابِ الکترونیکم بد نیست. بااینکه عادت به دست گرفتن کتاب چاپ شده و ورق زدن کاغذهایش داشتم همین تابستان، که امروز آخرین جمعه‌اش را می گذرانیم بیش از دوازده کتاب الکترونیک خواندم. اغلب رمان و زندگینامه، سه چهار تایی هم موارد خودمراقبتی و خودیاری و کلی هم داستان کوتاه جذاب.

بعد: 

این پست آقای صفایی نژاد رو خواندید؟ هدیه می‌دهند برای وبلاگ‌نویس‌ها ها. به مناسبت امروز - روز جهانی کتاب الکترونیک. والاwink

جزییات دریافت هدیه همانجا

 

 

پ ن :  دیدید برای مصاحبه از شروع وبلاگنویسی یا اولین کتاب! یا روز اول مدرسه می پرسند؟ خب منم گفتم با طرح آن سوال نخست! مثلا کشش ایجاد کنم برای تشویق شمایان به دریافت هدیه الکترونیکی و شرکت در مسابقهdevil

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
همطاف یلنیـــز

اندر مواردی که نمی دانیم!؟

 

 

سلام

تابستان هفت

.

ناراحت و عصبانی نوشته بود که "قیمت پودل کراس مینیاتوری یه هفته ای سه تومن! گرون شده"

هیچ تَصوّری از پودل نداشتم

رفتم ببینم این پودل کراس چی هست که الان 8 میلیونه و هفته قبل 5 میلیون بیدsurprise

که دیدم

اینهwink

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
همطاف یلنیـــز

مزه تابستان! یا تکرار وقایع؟

 سلام

تابستان چهار

 

نخست: صفحات مجازی

تقویم رومیزی 1399 مدل فلان، سینه مرغ بی استخوان فلان، کتاب خودت را به فنا نده، صابون زیبایی زرد فلان... frownرد می شوم

تکرار تاریخ از دنیاگیری! آنفلونزای 1918 تا کرونای 2019 . عکسهای ماسک زده مردمان! گورستان های پرشده از مردگان، پوسترهای هشدار...surprise

رد می شوم

نرم افزار پرتو ویژه بانوان... نصبش می کنم، به نظرم جالب بید.wink

 

بعد: یا شانس و اقبال 

هرروز! گردونه طاقچه رو می‌چرخانم بیشتر دنبال 100% و چندهزار تومان پول نقد هستم

هرروز در ایرانسل من، گوشی را تکان می‌دهم تا ببینم جایزه امروز چیست، تماشای فیلم کمدی و اکشن و تخفیف خرید فلان چیز! نه. فقط حجم رایگان اینترنت می‌خواهم

 

آخر: تابستان خود را چگونه گذراندید؟

روزهای گرم کشدااار عسلی! را سپری می کنم. اما عجیب بی‌برنامگی! کلافه کننده است. به نظر کلافگی در سرما قابل تحملتر است ها! البته بارها و بارها چله تابستان را از سر گذراندیم احتمالا از این یکی هم سر سلامت به در خواهیم برد.

بروم کمی بالا پایین بپرم، عقل سالم در بدن سالم است و ورزش، کمک کننده است در سلامت. شما هم دستانتان را بیاورید جلو حالا ببرید بالای سر دوباره پایین و بالا. چند بار هم شانه را بیاندازید بالا حالا پایین، بالا...پایین. آفرینsmiley(گفته شده هر بار 5تا15 مرتبه تکرار شود کافیست)

۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
همطاف یلنیـــز