آدمی سرزنده از یاد است، یاد... رمزِ عمرِ آدمیزاد ست، یاد!

شست پا و دو انگشت دیگر

رسمی نوشت:

روز ملی خلیج فارس

دهم اردیبهشت، در تقویم ایران، به عنوان روز ملی خلیج‌فارس نام گرفته است. تلاش برخی کشورهای همسایه ایران برای تحریف نام تاریخی خلیج‌فارس عامل مهمی بود تا شورای عالی انقلاب فرهنگی در تیرماه 1384 به پیشنهاد شورای فرهنگ عمومی، روز اخراج پرتغالی‌ها از تنگه هرمز در زمان صفویه را

 به عنوان روز ملی خلیج‌فارس نام گذاری کند.

 

 

محاوره نوشت: دیشب (پنجشنبه شب) برنامه کشیده رو دیدم و +یکی از کشیده‌ها (کاریکاتورها) بس به دلم نشست. شما هم ببینین و لذت ببرین:)

+ صفحه برنامه کشیده در تلوبیون

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
همطاف یلنیـــز

... و به هرچه گویی وفا کنی

 

السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ فاطِمَة وَ خَدِیجَة

احادیث فراوانی داریم از معصومین که: شهر قم پناهگاه فاطمیون، پایگاه انتشار مکتب اهل بیت

و قیام کننده و یاری رسان بقیه الله است. ان شاءالله

تدبیر پیامبر توصیه به زیارت است.

سعادت می‎خواهید با شهر قم ارتباط برقرار کنید.

چهار امام معصوم! ما را توصیه کردند به زیارت بانوی مهاجر حضرت فاطمه معصومه.

به قم سفر کنید. برای تقربت به خدا به ایشان متوسل شوید.

 

 

 

 

پ ن: زیارت نامه حضرت معصومه سلام الله علیها

تنها امام‌زاده‌ای که زیارتنامه‌اش از معصوم به ما رسیده دختر موسی الکاظم، حضرت معصومه است.

 

پ ن :

امروز اولِ ماهِ ذی‌القعده و شروع اربعین موسوی یا چله کلیمی است. فرصتی برای خودسازی و درخواست حاجاتمان.

دعاهای صحیفه سجادیه زیبا و نافع است.

یَا نَافِذَ الْعِدَةِ، یَا وَافِیَ الْقَوْلِ

ای خداوندی که هیچ وعده ای خلاف نکنی و به هرچه گویی وفا کنی.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
همطاف یلنیـــز

نگران آنچه نمی‌دانی نباش، نگران چیزهایی باش که فکر می‌کنی می‌دانی!

سلام

نخست: این نوشته از اینجا شروع شد که دیدم یکی در مطلبی گفته:

ما قصد داریم اگر عمری بود تنهایی بریم نمایشگاه. ارسطوی درونم (حکیم یونان باستان) میگه: من خانواده و دوستانم را دوست دارم اما تنهایی رفتن به نمایشگاه را بیشتر.

.

بعد: وقتی فلاسفه حق دارند درباره بقیه نظر بدهند پس لابد بقیه هم حق دارند درباره فلاسفه نظر بدهند، مگر اینکه خلافش ثابت شود.
ارسطو حکیم بزرگ یونان گفت:

من افلاطون را دوست دارم اما حقیقت را بیشتر از او دوست دارم.

این جمله دهان به دهان گشت و در غالب کتاب‌های فلسفی و غیرفلسفی مکرر در مکرر تکرار شد، بدون اینکه محققان و دانشمندان به این نکته توجه کنند که از این قشنگ‌تر نمی‌شد استاد را ضایع کرد.

اما مادام پوتیاس که به هیچ‌وجه درک فلسفی شوهرش - ارسطو - را نداشت گفت: برای من حقیقت یک هوو شده است.

برای همین بود که ارسطو در آن هنگامی که می‌خواست به خواستگاری مادام پوتیاس برود، با این جمله دل او را به دست آورد. من پوتیاس را دوست دارم، کاری هم به حقیقت ندارم.

بعدها در قرن بیستم، یکی از فلاسفه پرده از علل جمله اخیر ارسطو برداشت: ما در موقع ازدواج، همه‌مان نامزدمان را به حقیقت ترجیح می‌دهیم.

یاد آن سوسک معروف افتادم که بچه‌اش را به حقیقت ترجیح می‌داد و می‌گفت: قربان دست و پای بلوریت بروم.

مامان ارسطو هم می‌گفت: من یک موی پسرم را به صد من حقیقت نمی‌دهم.

دیکتاتوری گفت: من حقیقت را دوست دارم اما مردم دوست ندارند.

یک عالم علم اقتصاد گفت: حقیقت از آب و نفت و طلا هم باارزش‌تر است، در به کاربردنش مقتصد باشیم.

فیلسوفی گفت: ما همیشه چیزهایی داریم که به حقیقت ترجیح‌شان می‌دهیم.

یکی دیگر گفت: ما حقیقت را به‌قدری دوست داریم که او ما را دوست دارد.

یک تاجر یونانی که هم‌عصر افلاطون و ارسطو بود و گاه به گاه همراه ارسطو به کلاس درس افلاطون می‌رفت، گفت: من افلاطون را دوست دارم. حقیقت را بیشتر از او و پول را بیشتر از هر دو. تاریخ نشان داد این تاجر یونانی از هر دو آن فیلسوف‌ها، فیلسوف‌تر بود.

راقم این سطور نیز عمویی دارد که هر وقت بی‌پول می‌شود، به سراغش می‌رود. در این مواقع هرچه عمو بگوید راقم سر تکان می‌دهد و تأیید می‌کند و این کاری است که امکان ندارد در مواقعی که پول دارد انجام بدهد.

ظاهراً مرحوم گالیله هم همین‌طور بود. چون تا وقتی که اذیت و آزار کلیسا کم بود، زمین به دور خورشید می‌چرخید اما وقتی اذیت و آزار کلیسا زیاد شد و احتمال مرگ گالیله رفت، زمین ثابت و مرکز دنیا شد و خورشید شروع به چرخیدن به دور آن کرد.

بدین ترتیب معلوم می‌شود که غالب ما تا یک حدی حقیقت را دوست داریم، ولی همه که این‌طور نیستند. آدم‌هایی هم هستند که حاضرند جان بدهند ولی حرف‌شان را بزنند. میرزاده عشقی از این دسته بود.

بعضی‌ها نیز حاضرند جان بدهند تا حرف‌شان را نزنند، [...] هم از این دسته بود.

 

 

 

پ ن نخست: نمایشگاه کتاب تهران : 17 تا 27 اردیبهشت 1404

پ ن بعد:  برگرفته از کتاب «مو، لای درز فلسفه» اردلان عطارپور

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
همطاف یلنیـــز