سلام
تابستان دَه
یه ماه هست که شَستِ دستِ راستم، ضرب خورده (آسیب دیده. خواهرزادهها مشغول جابجایی کابینتها بودند تا آشپزخانه، جادارتر شود که بیدقتی کرده و دستم که نه، شستم ماند زیر یکی از این بارها)
به نظر یه ضرب خوردگی معمولی میآمد. خوو نه متورم شد نه کبود، ولی... هنوز هنوزه در مواردی! از درد چنان تیر میکشد که ناچار به بوسیدنش میشوم.
خداییش همین یه فسقل عضو، چقدر کارراهانداز بوده و همطاف بیخبر. (بویژه اگر راستدست باشی و شست آسیب دیده هم شستِ راستت باشد)
به این موارد توجه فرمایید:
بستن دکمه که کلیشه است ولی باز و بسته کردن زیپ (لباس و کیف و ...) خیلی به شست نیاز دارد.
نوشتن (تایپ نه)
پیچاندن شیر اجاق گاز برای تنظیم شعله.
دست گرفتن جارو دستی ( تمیز کردن حیاط مثلا)
باز کردن سر شربت شیشهای سنایچ ( پیچاندن)
بازکردن سر بطری قرصجوشان ( فشار به بالا)
کوک کردن ساعت مچی.
بالا کشیدن پاشنه کفش (وقتی دسترسی به پاشنهکِش نیست)
بستن مو با کش یا جمع کردنش با کلیپس.
تنظیم چادر مشکی روی سر.
پ ن یک:
این انگشت عضلانیترین انگشت دست است و تنها انگشتی در انسان است که بند میانانگشتی ندارد، یعنی تنها از دو بند تشکیل شدهاست با اینحال مهمترین انگشت در انجام فعالیتهای دست میباشد ها
پ ن دو: دقت کردید در نقاشی انگشتان دست و پا، شست اغلب پدر می شود!؟
