سلام
پاییز سیزده
نیاز به تغذیه و نیاز به تخلیه دو نیاز ضروری در زندگی ماست.
پس شد : ت-ت ... تغذیه-تخلیه
اگر خواسته باشم سرصبر حرف بزنم آدمیزاد تک بعدی نیست نیازهایش هم جسمانی است هم روحانی (روح-روان-جان)
درباره تغذیه و علم تغذیه شنیدیم و خواندیم و به نسبت، همگی یک پا کارشناس تغذیه هستیم مثلا این اواخر همطاف یادگرفته برای پایین آوردن اوره میتوان چای گزنه نوشید و کاهو و تربچه و هویج بیشتر خورد.
و تخلیه جسمانی را هم، همگی بلدیم. یادگرفتیم چطور از خلا (سرویس بهداشتی و سیفون و ...) استفاده کنیم. البته روش درست هنوووز همگانی نشده. (یک نگاه به توالت های عمومی بیاندازید متوجه خواهید شد)
برای تغذیه روحی هم، این جمله را زیاد شنیدیم که "کتاب، غذای روح است"
یکی از راههای ورود غذای جان به بدن، برای رشد و به کمال رسیدن، شنیدن و دیدن کتاب و خواندن آن میباشد.
و گفته شده بعد از کتب آسمانی، مفیدترین کتابها بیوگرافی و شرح حال است.
الان نمیخواهم درباره چه بخوانیم حرف بزنم. فقط این را بگویم که با خواندن هرکتابی موافق نیستم (اینکه هر کتاب، ارزش یک بار خواندن را دارد به نظر من همانقدر احمقانه است که بگوییم هر خوردنی ارزش یک بار خوردن را دارد. والا)
الان میخواهم درباره ت دوم حرف بزنیم. تخلیه! (با این فرض که همگی پذیرفتیم بهترین تغذیه روحی، کتاب و مطالعه است) خب! تخلیه روحی چگونه است؟
با خواندن و سفر و سایر روشهای مطالعه، دانستنیهای ما بیشتر میشود و بهتر میتوانیم بنویسیم. شعر بسراییم. با کتابخوانی دامنه لغات ما بیشتر میشود بهتر میتوانیم حرف بزنیم و سخنرانی کنیم
پس تا الان خروجیها شد
نوشتن (کتاب و مقاله و نقد) شعر سخنرانی
دیگر چه؟ اصلا شما به تخلیه روحی باور دارید؟ یعنی نیاز تخلیه را برای این نیاز تغذیه، لازم میدانید؟
آیا حرف زدن و حرف زدن و حرف زدن کافیست برای تخلیه این انباشت تغذیه؟
زیاده عرضی نیست. والسلام