سلام
بهار نوزده
دلتنگ که میشوی سراغ هرچیزی میروی غمگینت میکند
شعر بخوانی ناخودآگاه اشک جاری میشود
عکس و فایلهای تلگرامت را مرتب کنی وقت حذف کردن بغض میگیرتت
شروع کنی به کوک زدن خرس نمدی... بجای لبخند :( میدوزی
آواز پرندهها را هم بشنوی فکر میکنی زجر هجران سر دادهاند!
سراغ گلدانهایت بروی بیشتر برگ زرد گل گندمی و سربرگهای سوخته نخل مرداب و گلهای خشکیده شمعدانی به چشمت میآید
بیایی بلاگستان، از بی اخلاقی اهالی بیمارستان و درمانگاه دلگیر میشوی
آآی روزگار