سلام

زمستان یک

دیروز روح رو دیدم . انیمیشن soul

دوست داشتمش... سرگرم کننده بود و چندجا هم بلند! خندیدمlaugh

(خُب، جوگاردنر می‌میرد. درست زمانی که تصور می‌کرد تازه زندگی به او رو کرده و ماجراهایی در دنیای بالا که در دوبله به گیتی پسین و گیتی پیشین و خلسه! معرفی شده با یه روح به دنیا نیامده! به اسم 22 که نمی‌داند چه از زندگی می‌خواهد و برای همین هم علاقه‌ای به این دنیا آمدن ندارد و جهان ما انسان‌ها را جایی ملال آور می‌پندارد، برایش رخ میدهد و در انتها... )

...

طبق عادت پس از تماشای فیلم، رفتم سراغ خواندن +نقدها...

 دیدم آی ببم جان، این فیلم پر بوده از نکات فلسفی! اگزیستانسیالیسم! و موارد روانشناسانه و نکات دیگر از جمله فرمایشی بودن فیلم. والا

...

برایم حضور اینهمه سیاهپوست در فیلم عجیب بود. شخصیت اصلی سیاهپوست، دانش آموزان مدرسه اغلب سیاه پوست،  آرایشگر سیاهپوست، کارکنان بیمارستان و ساکنین شهر در خیابان و مترو اغلب سیاهپوست

و

البته استفاده آمارگیر جهان بالا- مثلا فرشته مسئول شمارش مرده ها- از چرتکه هم جالب بید

و

راه افتادن کارَت در سلمانی، بدون نوبت! صرفا بابت آشنایی با آرایشگر هم دیدنی بود

 

 

 

پ ن :

نخست: گویا طبق باور اگزیستانسیالیست‌ها زندگی بی‌معناست مگر اینکه خود شخص به آن معنا دهد. این بدین معناست که ما خود را در زندگی می‌یابیم، آنگاه تصمیم می‌گیریم که به آن معنا یا ماهیت دهیم ... بعضی مواقع اگزیستانسیالیسم با پوچ‌گرایی اشتباه گرفته می‌شود در حالی که با آن متفاوت است، پوچ‌گرایان عقیده دارند که زندگی هیچ هدف و معنایی ندارد در حالی که اگزیستانسیالیست‌ها بر این باورند که انسان باید خود معنا و هدف زندگی اش را بسازد.

 

بعد: یک نقد شیرین