سلام

 

اواخر پاییز، آذر ماه  هرروز پس از خبر ساعت دو شبکه یک، تکرار سریال دیشب را تماشا می‌کردم.

 

ابتدا با رعد و برق، تماشاگرِ سریالِ این وقت روز، شده بودم.

سریال رعد و برق درباره نوروز سال 1398 و حوادث مربوط به آن است. البته با چاشنی طنز

در این تاریخ، مردم ترکمن گرفتار سیل‌ سنگینی شدند که بر پیکره شهر و محل سکونت آنها خسارات سنگینی زد. ( البته سیل لرستان و دروازه قرآن شیراز هم نوروز 98 رخ داده!)

در این سریال، تلاش‌‌های افراد مختلف در منصب‌های متفاوت برای زنده ماندن و نجات خود و دیگران (و سایر جانداران!) از سیل و سرما را می‌بینیم.

رفتار و گفتار بس ساده و روان. کلی قصه با بیان راوی قصه گو.

تماشایش را دوست داشتم جا به جا تصاویر و فیلم مستند. ( تصاویری زیبا از آق قلا، خوش ییلاق و مراوه تپه. پیست اسب دوانی و جنگل های هیرکانی سمت گلستان و ...)

خوو وقتی فیلمی تماشا می‌کنم که مستند است کمتر احساس هدردادن وقت دارم.

 

و بعد، مستوران را دیدم. خلاصه فصل اولش.

(گویا الان هم مستوران فصل جدیدش در حال پخش است ولی آن میل تماشا را ندارم. زمستان است)