سلام
پستچی: سلام خانم همطاف، جلوی بلوک منتظرم
همطاف: سلام، الساعه خدمت میرسم
و
تحویل بسته دیگری از کتاب و باز آه از نهادم بلند میشود
خوو وقت سفارش خرید، به قطع کتاب دقت نمیکنم و باز یه رقعی! دیگر.
ترجیح من همان اندازه کتابهای درسیمان است، همان وزیری.
برای کتابخانه پسند بودنش نمیگویم، نه. بلکه این رقعیها! هم رنگ کاغذ متفاوت بوده هم فونت کوچکتر .
الان که خریدم از نمایشگاه کتاب رو چک کردم دیدم از هفت کتاب، شش تایش رقعی است.
من پشیمانم ولی خودکرده را تدبیر نیست.
هوانوشت:
اردیبهشت امسال عجب پربارش بود! امروز هم گلبهار رگبار داریم و رعدوبرق. خداراشکر
سلام
این روزها درگیر جابجایی خانه هستم.
.
این گردنبند رو با گوشوارهاش، اردیبهشت پارسال خریدیم 27میلیون (مستعمل)
چندروز پیش، برای جورکردن مبلغ رهن آپارتمان جدید! فروختمشان. 32میلیون.
خداروشکر هم30 میلیون اضافه رهن جور شد
هم حق کمیسیون بنگاه و هزینه باربری
...
همطاف همچنان خوش نشین است و در این 13سالی که در این شهرجدید ساکن شدیم (جز سال اول که دوبار جابجاشدم!) فقط سه آپارتمان عوض کردم و هرسه صاحبخانه هم خانم بودند.
( وقتی دلیلی نباشه تمدیدقرارداد میکنیم و جابجا نمیشم)
در مشهد، خانوادهای رو میشناختیم که بیش از ده سال در محله بودند و پس از فوت پدر خانواده، متوجه شدیم مستاجر بودند نه مالک خانه.
در عوض! چهارسالی که این آپارتمان هستم ساکنین واحد روبرویی، چند بار عوض شدند.
یه حاج خانم همشهری که اغلب آخر هفته و تعطیلات مشهد بود.
یه خانواده چهار نفره که پدر شیفتِ کاری اش چرخشی بود و مادر بچهها! ماشین کوچک جوراببافی داشت و ازش چندجفت جوراب خریدم .
الانم یه زن و شوهر با دو بچه دبستانی که سال قبل، طبقه بالا همین بلوک بودند.
تجربه نوشت:
اگر مستاجر هستید، چون قرار است هر چند وقت یکبار خانه را عوض کنید، چند مورد رو مدنظر داشته باشید.
تخت خواب خود را مخزن دار بخرید تا بتوانید وسایل اضافه خود را در زیر تشک تخت قرار دهید.
حمل بوفه و ویترین در اسباب کشی درد سر سازه. پس آن را از لیست خرید خود خط بزنید.
از خرید پرده کوتاه بپرهیزید و قد پرده را تا پایین و بلند در نظر بگیرید.
از تهیه لوازم دکوری به تعداد زیاد خودداری کنید.
ست مبلمان خود را بیش از 7 نفر تهیه نکنید.
از خرید جاکفشیهای بزرگ و جاگیر بپرهیزید.
به جای فرش 12متری! فرش کوچکتر 9 متری یا 6 متری بخرید و از خرید فرشهای گرد بپرهیزید.
در جابجایی خانه با گیاهان زیاد دچار مشکل میشوید پس، بیش از حد گل و گیاه نخرید.
حقوق نوشت:
حق حبس
اگر مستاجر محل مسکونی به دلیل عدم پرداخت ودیعه از تحویل ملک خودداری کند، از حق حبس خود استفاده کرده و تکلیفی به پرداخت اجرت المثل یا خسارت تاخیر در تخلیه ندارد.
سلام
فرمود: معلمی شغل انبیاست...
خب شغل یعنی چی؟
شغل انبیا چه بوده؟ نجاری، آهنگری، چوپانی، زراعت، معماری، تجارت و ...
معلمی یعنی چه؟
یعنی مثلا آموزش این مهارتها به شاگردها؟
...
ولی مسلما منظور این جمله از شغل با معنای رایج آن متفاوت است.
شغل برای ایشان، یعنی آنچه تمام اشتغال ذهنی و عملی ایشان را در بر میگرفته.
آنچه ماموریت ایشان در این دنیا تعریف میشده، تربیت انسان بوده!
از انسان به عنوان یک موجود دوپا که عقل و قدرت تفکر دارد، آدم ساختن.
آدم هم یعنی موجودی که
دین داشته باشد،
اخلاق داشته باشد،
عمل صالح داشته باشد و
وجودش برکت و نور باشد روی کره خاکی حالا در هر لباس و شغل دنیایی.
نه اینکه معلمی بشود شغلی مثل مهندس و معمار و پزشک و تاجر و مدیر
پ ن :
زیاد شنیدیم که کادر پزشکی ما اعم از پزشک و پرستار و بهیار!
بهترینند در دنیا
نه در مهاجرت به خارج! مشکلی دارند که رو دست میبرندشان !؟
نه داخل مانعی برای کسب درآمد هست برایشان که بارها خبر شنیدیم از بی قانونیهایشان (فرار مالیاتی پزشکان متخصص و فوق تخصص صاحب مطب بدون کارتخوان)
حالا خبر دار شدیم : تعدادی پزشک! در اثر شرب خمر و نجاسات تقلبی، کارشون به بیمارستان کشیده، که نمایانگر خیلی چیزهاست!
(یعنی حتی به علم تجربی و دانش بشری هم پایبند نبودند چه برسه به علم الهی و محرمات شرع)
آدمیزاد! هر شغلی که داری، انسانی و نباید هیچ شغلی تو را از دایره آدمیت خارج کند.
آدمیزاد! قرار بود با علم آموزی و دانش روز! درست و متعالیتر، زندگی کنی و زندگی بسازی نه اینکه... استغفرالله
پ ن :
خطاب به معلمان
انسان تربیت کنید
دنیا پر است از جانوران متخصص
والا
"و تکرار مقدس است و ضروری ... و ما زندگی را در هزاران روز تکرار می کنیم ، شاید چیزی در خلال این روزها یافتیم"
سلام
همطاف همچنان عادتِ خوبِ کتابخوانی رو دارد ها.
فقط ماههاست که خلاصه کتاب نذاشتم
طبق عادت! گزیده جملات رو یادداشت میکنم و البته پس از اتمام کتاب، میرم سراغ نظر دیگران.
برای خاتون معطر نیاز بود یه سر هم به تاریخ چین بزنم. بیشتر دوست داشتم یه چینی نویسنده این روایت بوده باشد. همانقدر که دوست دارم یه ایرانی درباره ایران و مردمانش بنویسد.
در این داستان، به مواردی برخوردم که کمتر شنیده بودم.
مثلا کشتار سین کیانگ و اقلیت مسلمانش فقط مربوط به قرن معاصر نبوده! در دو قرن پیش هم ردپا داشته
یا
رواج مصرف تریاک در بالاترین مقامات چینی برایم عجیب بود. خب تصور میکردم این چینیها بودند که تریاک و شیره کش خانهها رو باب کردند ولی به گواهی تاریخ! (جنگ تریاک) باز دست استعمار انگلیس خبیث در کار بوده و باز حرف تجارت و طلا.
گزیده نوشت:
-میگویند خواب صبح تعبیر خوبی دارد.
-مردمی که از یکدیگر بدزدند اسیر دزدان بزرگتر خواهند شد.
-بی تکلیف بودن بدترین دردی است که درمانی برای آن نیست. میگویند برزخ هم چنین مشکلی دارد نمیدانی به بهشت میروی یا به جهنم
-لباسها را به کناری گذاشت و دستور داد که از مغازههای کاشغر برایش لباس نو سفارش دهیم.
گفت:
لباس حیوانات را نمیپوشم.
دقیقاً مشخص نبود منظورش از این کلام اهانت به دربار است یا اینکه او نمیخواست کتهای اعلای پشمی و ابریشمی را قبول کند.
خدمه بانوان قصر با شنیدن این حرف بانو فی چارهای جز سکوت نداشتند. هزینه تهیه لباسها را در صورتحسابی تهیه کردم و برای خزانهداری فرستادم.
-هنرمند، همیشه پارهای از خودش را در اثر جاودانه میکند. تصویر، کلمه، هر آنچه که از خود دارد. تردید را برای کشیدن طرح کنار گذاشتهام. میدانم امپراتور با دیدن این طرح، چنان خشمگین میشود که اولاً مثل گاو خشمگین نعره میکشد. ثانیاً، همه داستانهای این طرح را میدانند. وقتی میدانند دیگر نیازی به توضیح دادن نیست.
سلام
از هفته پیش، دانشجویان دانشگاههای مختلف در ایالات متحده آمریکا، کانادا و برخی کشورهای اروپایی با برپایی چادر و تعطیل کردن درس و دانشگاه دست به اعتراض زدهاند و این اعتراض دانشجویی! به مهمترین خبر این روزها تبدیل شده...
نخست دانشگاه کلمبیا پس از تعلیق دو گروه حامی فلسطین با تظاهرات روبرو شد.
گویا پس از اینکه دانشگاه دو گروه را از برگزاری رویدادهای دانشگاهی تا پایان ترم ممانعت کرد، دانشجویان دست به تجمع زدند و اعضای هیئت علمی هم در اعتراض خارج شدند.
گروهی از معترضان روز سه شنبه در محوطه دانشگاه کلمبیا تجمع کردند.
و روز چهارشنبه هم، تقریباً 200 نفر از اعضای هیئت علمی در اعتراض به تصمیم تعلیق گروههای «دانشجویان برای عدالت در فلسطین» و «صدای یهودی برای صلح» به اعتراض پیوستند.
این دانشگاه در بزرگترین شهر ایالات متحده با دومین جمعیت یهودی در جهان مستقر است. حدود یک پنجم جمعیت مسلمان این کشور نیز در شهر نیویورک ساکن هستند.
اختلافات بر سر درگیری اسرائیل و فلسطین برای نسلها در دانشگاهها وجود داشته است.
معترضان در کلمبیا خواستار قطع رابطه با موسسات آکادمیک اسرائیلی و عدم سرمایه گذاری از نهادهای مرتبط با اسرائیل شده اند، زیرا تعداد کشته شدگان بمباران غزه توسط اسرائیل افزایش یافته است
اکنون و در جریان حدود ۶ ماه جنگ در غزه، اعتراضات دانشگاهی بر روی ۲ موضوع متمرکز شده است:
نخست این که چه کسی موقوفات دانشگاهی را کنترل می کند
و دیگر اینکه چگونه تصمیمات مربوط به این سرمایهگذاری ها گرفته می شود.
(موقوفه ها داراییها و سرمایهگذاریهایی هستند که مؤسسات آموزش عالی، بنیادها و برخی مؤسسات غیرانتفاعی به عنوان نوعی حساب پس انداز دائمی آن را مدیریت میکنند. همچنین هرساله از بازده مالی تولید شده توسط آن داراییها، برای کمک به تامین مالی مستمر این موسسهها استفاده میشود.)
.
علاوه بر دانشگاه کلمبیا در قلب جنبش، موسساتی از جمله هاروارد، ییل، تافتز، نورث وسترن و چندین دانشگاه در سیستم دانشگاه تگزاس شاهد برپایی چادر از سوی دانشجویان بودهاند و از مؤسسات خود خواستهاند تا از همکاری با شرکتهایی که به گفته آنها جنگ وحشیانه علیه غزه را امکانپذیر میکنند، انصراف دهند.
.ولی مسئولان! (این دانشگاه و بسیاری از دانشگاهها) درخواستها مبنی بر پایان دادن به جنگ در غزه را به عنوان حمله به یهودیان تلقی کرده و با پلیس به منظور سرکوب دانشجویان حامی فلسطین هماهنگ شدند.
(در روز پنجشنبه، بیش از ۱۰۰ دانشجو دستگیر شدند)
و
آخرین آمار تا امروز یکشنبه 28آوریل 2024: پیوستن 75 دانشگاه و موسسه آموزش عالی به این اعتراضات و بازداشت 700 نفر اعم از دانشجو و استاد
داستان همچنان ادامه دارد
پ ن :
*در تظاهرات چند روز پیش خارج از محوطه دانشگاه، یک خانم ۷۰ ساله تابلویی در دست داشت که روی آن نوشته شده بود: «۵۰ سال پیش برای پایان دادن به جنگ ویتنام اینجا بودم... امروز اینجا هستم تا بگویم فلسطین باید آزاد شود».
** فقط پس از چند روز از این اعتراضات هنوز! هیچ سلبریتی پیغام نفرستاده که موهای خود را در یک حرکت اعتراضی کوتاه کنید.
***راستی در خبررسانیها! پلیس نیویورک اعلام کرد که ۱۳۳ دانشجوی بازداشت شده دانشگاه نیویورک پس از صدور احضاریه دادگاه برایشان، آزاد شده اند.
سلام
بنا به ضرورتی به سایت سفارت قطر در ایران سر زدم
.
قسمت الأسئلة الشائعة جالب بود برایم
اولین سوال این بود:
ما هی مراحل إنتقال الجثمان من الجمهوریة الإسلامیة الإیرانیة إلى دولة قطر؟
(مراحل انتقال جسد از جمهوری اسلامی ایران به کشور قطر چگونه است؟)
و
آخرین سوال:
(آیا سرویس اینترنت در ایران موجود است؟)
...
راستی
در قسمت توضیحات جغرافیایی کشورمان هم، دو مورد یکی مهمتر، قابل توجه بود:
معلومات جغرافیة
تقع إیران فی القسم الجنوبی الغربیّ من قارة آسیا، شمال شرقیّ الجزیرة العربیّة، ویحدّها من الشمال جمهوات ترکمنستان وأذربیجان وأرمینیا وبحر قزوین، وأفغانستان وباکستان من الشرق، وخلیج عُمان والخلیج العربی فی الجنوب، والعراق وترکیا، من الغرب.
اینطوریه!
سلام
این مطلب را ده سال قبل (زمان بازارگرمی لاین و وایبر و واتس اپ) در وبلاگ گروهی همسادهها نوشته بودم شاید فرجی شود که ...
برقرار بمانید و راضی
سلام
دیروز رفتیم دندانپزشکی. با تجویز دندانپزشک سه دندان جلویی گرامی مادر کشیده شد تا دو ماه بعد مراجعه کنیم برای قالب گیری دندان مصنوعی!
مطب جناب دکتر طبقه دوم ساختمانی بود که پایینش تنها فروشگاه اتکا شهر فعال بود.
چیزی که توجه ام رو جلب کرد این بود: وقتی وارد مطب شدیم منشی پشت میز نبود بعد از چند دقیقه از اتاق پزشک خارج شد جلوتر از من مادری دفترچه بیمه دخترکش رو گذاشته بود روی میز
وقتی نوبت من شد از سوال منشی تعجب کردم.
پرسید دفترچه دارین؟
(تعجب کردم چون سالهاست که بدون دفترچه رفتیم دکتر
چه برای تجدید داروی ماهانه گرامی والدین
چه ویزیت دورهای در مطب پزشک
چه مراجعه اورژانسی به درمانگاه شبانه روزی یا مراکز بهداشت
چه مراجعه به بیمارستان. داروخانه، آزمایشگاه. رادیولوژی و سونوگرافی ...
سالهاست فقط کدملی و عنوان بیمه! کارساز بوده : بیمه تامین اجتماعی یا خدمات درمانی که الان شده سلامت و تمام)
منشی که مکث منو دید با اشاره به دفترچه دخترک گفت از اینا.
خنده ام گرفت جواب دادم : سالهاست دفترچه نداریم ولی بیمه هستیم.
منم اشاره کردم به دفترچه دخترک و گفتم ولی اگه منظورتون بیمه نیروهای مسلحه، خیر. بیمه دیگه ای داریم.
.
به هرحال جناب دکتر فقط با نیروهای مسلح قرارداد داشت ( هزینه کشیدن سه دندان جلو شد یک میلیون و صد و هشتاد هزار تومان)
لازم شد نوع بیمه تکمیلی گرامی والدین را تغییر بدیم.
بیمه تکمیلی فعلی ویزیت پزشک متخصص ، دارو و البته دندانپزشکی را شامل نمیشه.
پ ن:
رفته بودم دکه نان رضوی، کیک و کلوچه بخرم. وقتی کارت بانک رو بیرون آوردم تا حساب کنم فروشنده گفت: پول ندارین؟
اونجا هم تعجب کردم خب توقع نداشتم کسی بخواد نقدی حساب کنم.
نه که یادم رفته باشه یه زمانی همه چی رو باید پول میدادی. سکه های خُرد هنوز یادمه ولی سالهاست روال هزینه کرد زندگیم: کارت به کارت کردن، کارت کشیدن، واریز اعتباری و خرید اینترنتی بوده.
از نانوایی گرفته تا سبزی و میوه، سوپری، بنگاه املاک، آرایشگاه، تاکسی، دکتر، بازار. حتی عیدی و هدیه
گفتم نه و کارت کشیدم
سلام
امروز صبح سری به سایت صندوق بازنشستگی کشوری زدم. فیش حقوق فروردین گرامی مادر، بارگذاری شده بود. قبلا حکم حقوقی رو دیده بودم. کمتر از دو میلیون افزایش حقوق
.
دیروز رفته بودم مطب دکترمون (تنها متخصص داخلی در دسترس) حق ویزیت شده بود 189هزار تومان.(دفعه قبل 165 پرداخت کرده بودم)
جواب آزمایشم رو برده بودم. خداروشکر همه چی نرمال ( چهل به بالا! سالی یکبار که نه ولی دو سال یکبار بد نیست چک کنیم ببینیم قند و تیرویید و ... میزونه یا نه)
.
حوالی غروب هم یه وقت معاینه از دندانپزشکی که ساالها قبل روی دندان مادر کار کرده بود گرفتم. ان شاءالله فردا ببینیم چه میکند.
پ ن :
از همون ابتدا برام مهم بود مخاطبم کیه. الان مهمتر شده. سن و سالش، میزان تحصیلاتش، عقایدش
آیا شما در واقعیت (خارج از فضای مجازی) با هرکسی سر صحبت باز میکنین؟ من نه.
الان ترجیحا وقت انتظار در ایستگاه اتوبوس یا در فروشگاه یا وقت پیاده روی با هم سن و سالهای خودم یا بزرگتر از خودم گفتگو میکنم.
* ویجت حاوی چالش امنیتی سامانه فیش و حکم حقوقی "تایید کنید انسان هستید"