سلام
زمستان یازده
این کله کچل با اون چنگالها و نوک قوزی... مرا یاد لاشخور و کرکس انداخت ولی...
در یک برنامه تلویزیونی عکسهایی رو نشان میدادند و میخواستند از بین مکانهای ذکر شده زیر تصاویر، بگویند عکس کجاست؟
مثلا
عکسی از یک منطقه شهری درب و داغان که چند سیاهپوست هم در عکس دیده میشد.
یا عکسی از یک فرودگاه کاملا مجهز و مدرن با آسمانی صاف و زیبا. گزینهها هم شهری در آمریکا و شهری در افریقا بود.
همه! اشتباه حدس زده بودند. مشخص شد آن محله درب و داغان مربوط به شهری در آمریکا و آن فرودگاه مدرن در افریقاست.
دانسته های ما همانهایی است که شنیدهایم. همانهایی که تبلیغ شده است.
این هم عکسی است از جوجه کبوتر! در صفحه اینستای یکی از گرامی دوستان
نامربوط نوشت:
یک: می بینید در عالم جانوران! اگر کودکی رادر زشتی سپری کرده باشی بزرگسالی جبران میشود (جوجه اردک زشت رو به خاطر دارید که... همان قوی باشکوه و زیبا) ولی ما آدمیزادها وقتی دوران کودکی رو زشت باشیم میانسالی هم زشت هستیم و سالخوردگی زشتی هم خواهیم داشت.
بلی بلی بودند و هستند کسانی که زشت و زیبا رو خود ساختند.
دو: موبایل رو بر میدارم پیامکی بفرستم که یهو یه تصویر کل صفحه رو پر می کند! تبلیغ سفر با فلان آژانس مسافرتی... این اواخر از این تبلیغات تصویری بارها دریافت کردم. گاهی یک ضربدر در گوشه هست که بسته می شود گاهی هم مجبورم برای خلاصی، دکمه وسط را فشار دهم... اینگونه که جلو میرویم بزودی صبح که موبایل رو برای یک تماس ضروری بدست میگیری یه فایل صوتی پخش میشود که کفشهای راحتی فلان برند را با فشار دادن فلان عدد درب خانه تحویل بگیرید. نه اشتباه کردم یه ویدیو تبلیغاتی پخش میشود صوتی تصویری توامان