سلام

زمستان نوزده

 رفته بودم  کتاب تحویل بدهم و 8 کتاب جدید امانت بگیرم که این کتاب جویده شده رو، جلوی کتابدار دیدم. گفت جدید است. هنوز ثبت سیستم نشده و اجازه خروج ندارد... بنابراین بیست دقیقه‌ای، رفتم سالن‌مطالعه و  چند فصل ابتدایی را خواندم. بد نبود شایدم جذابیتش از نیمه شروع می‌شد...

و

امّا مردی به نام اوه... کسی که از این رمان خوشش نیاید بهتر است هیچ کتابی نخواند!

کتاب رو که برداشتم با دیدن این جمله بالای جلد، مردد شدم... خواستم برگردانم سرجایش. خوو دوست ندارم اینطور مجبور به خواندن شوم. ولی این کتاب از مدتها قبل در لیست مطالعه‌ام بود.

هنوز تمام نشده ها. همان اوایل کتاب، انیمیشن آپ رو بیادم آورد. پیرمردی مستقل و خودرای همچنان عاشق همسر فوت شده‌اش.

 برای مطالعه! امسال علاوه بر دست گرفتن کتاب، دو روش دیگر را هم امتحان کردم. نخست پی دی اف بود و بعدی کتاب صوتی.

مطالعه پی‌دی‌اف رو گذاشتم کنار. با موبایل و لپ‌تاپ چندان راحت نبود، منم راحت طلب

 ولی کتاب صوتی رو بس می‌پسندم. الان داستان پلیسی قتل‌دربین‌النهرین آگاتاکریستی رو روزانه می‌شنوم. فقط بدی‌اش اینست که این داستان، روزانه بارگذاری می‌شود و ناچااارم صبوری کنم.

یاد دوران سریالهای هفتگی بخیر. یک هفته صبر برای تماشای قسمت جدید سریال و ادامه داستان.

 

 

 

قانون طلایی١٤

زندگی را به شکل یک دایره نبینید.

زندگی را به شکل دایره‌ای نگریستن، سبب می‌شود که همه چیز عادی و قابل پیش‌بینی، به‌نظر برسد. حال آنکه چنین نیست. درواقع اگر زندگی را بصورت یک خط ممتد بنگریم، آنچه برایمان اتفاق می‌افتد هرگز تکراری نخواهدبود.

حتی تعطیلات و آداب و رسوم هم،  تازه و متفاوت خواهندبود. سعی کنید از فروافتادن در الگوهای فکریِ یکنواخت و خسته کننده که انرژی و تنوع را از زندگی شما می‌گیرند، دوری کنید.