سلام

تابستان هفده

 

گاهی وقتها کلمات مرا درگیر می‌کنند و بدنبال خود می‌کشانند

این بار سوزن! به دهکده گیر کرد

اول می‌خواهم درباره سرماخوردگی، عاملی برای سلامتی بیشتر! حرف بزنم.

 خب وقتی آبریزش بینی داری و فِرت و فِرت باید این آب روان را جمع کنی. دستمال کاغذی هم گران است و البته دماغت هم، اگر مرتب از دستمال(کاغذی و غیرکاغذی)، استفاده کنی پوستش کنده می‌شود. ناچار می‌شوی خودت را به شیر آب برسانی و جانانه فین کنی. فقط

این فین کردن! گاه به دقیقه نمی‌کشد و همطاف مرتب بلند می‌شود می‌رود فین می‌کند و باز می‌نشیند. خب همین نشست و برخاست خودش ورزش است. نیست؟ (ورزش هم عاملی است برای سلامتی بیشتر)

حالا دانسته‌های من درباره دهکده

دِه: آبادی، روستا

و

 کده: پسوند جا و مکان (مثل: آتشکده، بتکده، دانشکده، آموزشکده و ...)

دهکده یعنی جای ده!؟ یخده بی معنی شد ها. به نظرم "دهِ کوچک" بهتر باشد مثل دانشکده در برابر دانشگاه.

طبق روال رفتم سراغ گوگل ... کلی "کده" یافت شد و جالب اینکه بیشتر این کده ها! کنایه از این دنیای فانی است ( با مـــرورشان کلا از دِه خارج شدم)

ادب کده ( جای ادب . ادب گاه : در این ادب کده جز سر بهیچ جا مگذارتمام خاک دل افتاده است پا مگذار)

احمق کده ( جای احمقان : زرّ سرخ است و سیه تاب آمده از برای رشک این احمق کده )

تبسم کده (تبسم زار. پر از لب خنده : عشرت خلق بود موجب رسوایی شان این تبسم کده چون گل همه غماز خود است )

تسکین کده (جای آرامش و آسایش : کعبه تسکین کده و دیر تسلی گاه است ناله سر کن همه جا خانه ٔ فریادرس است)

حسرت کده (جائی که جز حسرت در آن نباشد : از نالهٔ عاشقانهٔ من حسرت کده گشت خانهٔ من)

جفا کده (جائی که در آن ستم و جفا و آزار روا دارند: در این جفاکده از کس مجوی رنگ ثبات که طفل اشک هم اینجا چو ناله هرجائی...)

عشرت کده ( عشرت سرا. محل عیش و عشرت : باغ و عشرتکده ایوان به ملوک ارزانی ما فقیریم و گدا کوی بتان ما را بس )

عصیان کده (جای معصیت و گناهکاری : داده به عساکر شفاعت عصیان کده ها همه به غارت )

نخوت کده (جای غرور. محل تکبر: زین بزرگان که دماغ همه نخوت کده است نخوتم هست که از جمله بپرسم خبری)

نسیان کده (مکان فراموشی .جای غفلت و فراموشی : نسیان کده ٔ جهانیان رایاد تو به خیر اگر کنی جا)

 

اینطوریه!