سلام
پاییز سیزده
سعی کنید در زندهگیتان آدمِ خوبی باشید؛ در نوشتن، خودتان را و تجاربِ معنویتان را خواهید نمایاند!
این توصیه بسیار زیباست. فقط آن واژه " زندهگیتان" برای من نازیباست.
توصیه زیبای مذکور، از جنابِ رضا امیرخانی نویسنده نیمدانگ پیونگیانگ است. همطاف دوست دارد درباره مردمان سایر ممالک! بداند. خواندن سفرنامهها برایم لذتبخش است هرچه معاصرتر بهترتر
فقط نوشتههای ایشان – رضا امیرخانی- متفاوت است. نه از لحاظ نوع نگاه! که اغلب برداشتها و نتیجهگیریها را متوجه نمیشوم. خب گویا ایشان روابطی نزدیکی با اشخاص و گروهها و سایر بالادستها دارد که من با توجه به ناآگاهی از پشت پرده! متوجه نمیشوم.
نوشتههای ایشان، متفاوت است از لحاظ نگارش. میزان سوادِ من، اینگونه است که برای نوشتن، رعایت آیین نگارش نیاز است.
ایشان اصرار در غلط نویسی دارد. تا دلت بخواهد تازهگی، کهنهگی، خستهگی، زندهگی و همهگی در این سفرنامه میبینی. به نظر من تازگی کهنگی خستگی زندگی... همگی با حذف ه زیباتر و خوش آهنگتر است.
شخصی گفته بود که آقا رضا، مخاطبش را خواننده بین ۱۸ تا ۲۸ سال میدانست و رسما فرمودند شما پیرپاتالها دیگر مخاطب من نیستید! *
.
غلط نویسی را خواهرزادههایِ جوانِ من هم دارند منتهی بیشتر در کم کردن حروف، مثل نوشتن خاب به جای خواب
جناب نویسنده! کلمات دو قسمتی را هم جدا استفاده میکند. مانند: هشدار، دستمال، داشبورد، بیگانه و همسر
دیگری گفته: گویا برای جایی مطلب نوشته که به شمارِ واژگانش پول میدادهاند نه به ارزش آنها.**
شیرینی دانستن از سرزمین شمالی کره، آنقدر هست که چشمم را ببندم و سفرنامه را ادامه دهم. البته با دیدن این سبک نوشتار، زود! خسته میشوم.
با محاسبه طاقچه، 73% از کتاب را خواندهام. آمدم اینجا کمی غرولُند کنم و برگردم ادامه نیمدانگ پیونگیانگ را بخوانم.
رعایت کنید لطفا.
* حسین نظری - خبر آنلاین