سلام

زمستان دو

 

نخست: سحرخیزی

 گفته شده فردای زلزله، سر هر کوی و برزن یکی دو تا سالخورده دیده می‌شد که برای اقوام از دست رفته مویه می‌کردند.

سالمندان زنده ماندند چون بنا به عمر و عادت سحرخیز بودند. زلزله صبح زود صبح جمعه پنجم دی حوالی پنج و نیم، بم را تکاند وقت خواب نوشین.رحم الله من یقرا الفاتحه مع الصلوات

 

بعد: مثبت چهل

+ ساده بگم ساده بگم ساده بگم داهاتیم اهل همین نزدیکیا - سال 78  دهاتی شادمهر

+  آهای خوشگل عاشق آهای عمر دقایق  آهای وصله به موهای تو سنجاق شقایق - سال 83  گل هیاهو آسرایی

+ دلبرا جان جان جان جان  مطربا وای وای وای وای -  سال 95  شیدایی حامدهمایون

 

برای همطاف این ترانه‌ها! خاطره ساز بید. گذر خوش عمـر. اگر برای شما هم حال خوب کن است بشنوید.

 

آخــر: حیات

اولین آخرهفته زمستانی را می رویم داشته باشیم با کسوف سحرگاهی و شادباش زادروز گرامی مادر و کلیدخوردنِ پروژه جدیدِ خانه‌یابی برای خواهرزاده این‌بار با رهن و اجاره پایین‌تر و...

زندگی جاریست با تمام نِق و نوق هایش