سلام
پاییز پانزده
امروز آفتاب شد. رفتم سراغ لباسشویی - پهن کردن لباسها و هواخوری آنها، آب و هوایی مناسب مثل امروز می طلبد-
ارتباطات مجازی محدود شده!
سلام
دلم گرفته خیلی
ربطی به برف تهران و سرمای مشهد! ندارد
به گرانی بنزین هم مربوط نیست. خوو امروز 8صبح بدون هیچ تفاوتی سوار اتوبوس شدم رفتم پایانه و با اتوبوس بین شهری!و مترو و تاکسی رسیدم درمانگاه بیمه. دندان پرکردم. رفتم بیمارستان عکس دندان گرفتم. گوشت خریدم و 11برگشتم. ظهر وقت خبر! از غافلگیری برف تهران شنیدم. از تجمع اعتراض گونه مردمان بعضی شهرها از جمله مشهد! (برای گرانی بنزین یا نگرانی از گرانی ادامه دار سایر اقلام) باز مردمان جنوب -خرمشهر و آبادان و کمی اینطرفتر سیرجان-
دلم گرفته احتمالا به سردردم مربوط باشد. به گلو درد و احتمال یه دوره دیگر سرماخوردگی و کسالت هم ربط دارد شاید
...
قطع اینترنت مودم هم دلگیرانه است. به وقت شب پس از غروب! الان با سیم کارت ایرانسل و مودم جیبی وصل شدم
فقط هم اینجا باز می شود. بلاگفا نه، جی میل نه، فقط بیان!
سلام
پاییز سیزده
درباره ساروگیت چیزی نمی دانستم، با خواندن رمان "و... تنِ عاریه" با این عمل آشنا شدم.
سلام
پاییز دوازده
"... بسیار دوستانه از سرماخوردگیام مراقبت میکنم. آبریزش بینی را دوست دارم و دستمال به دست بودن را و از همه شیرینتر، انتظاری باشکوه برای یک عطسه، عطسهای نشئهآور. چنان مرا بتکاند که روحم جابهجا شود.
تنها مرضی که همه را از پا انداخته و کسی را نکشته...
صدای مادر میآید، از زیر در. برای زن همسایه از اتفاق دیشب میگوید."
پ ن : جملات بالا از رمان دیلمزاد است. ص226 - مناسب احوالات این روزهای ما.
پ ن : «نِعْمَتَانِ مَکْفُورَتَانِ، اَلْأَمْنُ وَ اَلْعَافِیَةُ». ارزش دو نعمت از نظر مردم پوشیده است: امنیت و تندرستی. حدیثی گرانقدر از پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله
سلام
پاییز یازده
نخست: حرف بزنیم؟
گیسگلابتون برای عادت آبان ماه، پیشنهاد داده روزانه یک کار نیک انجام بدهیم.
حداقل یک کار نیک. خب من امروز برای شوهرخواهرِ ارشد، نوبت دکتر گرفتم و تلفنی به گرامی خواهر خبر دادم. این یک کار خوب.
سلام
پاییز ده
سال پیش رو، 99- 2020 ، سال موش است! موش؟
امسال سال چی بود!؟ یادم نیست البته به خاطر دارم که...
سلام
پاییز هشت
اسفند و اسفندونه، اسفند سی و سه دونه، قضا به دور، بلا به دور، به حق این صاحب نور، مرغ زمین، مرغ هوا، جن و پری، آدمیزاد، بترکه چشم حسود، بترکه چشم بخیل... به حق شاه مردان، درد و بلا بگردان!*
آبان تا الان وطنی خواندم و دیدم. داستان ایرانی، فیلم ایرانی.
خوب بود و دلنشین.
کتاب : بسته به جونم ، خانه لهستانیها و خاطرات سفیر
و
فیلم: پدر آن دیگری، ناخواسته، آوای زمین و فرشتهها با هم میآیند
(فیلمها بیشتر به دلم نشست ها)
* رمان "بسته به جونم" که در قسمتی از کتاب باز(سری سوم) معرفی شده بود! منقل بدست با دود کردن سپنج (اسفند) شروع میشود.
سلام
پاییز هفت
اگر دریای شمال را دیده باشید بیشتر متوجه آرامش ساحل جزیره میشوید. آرام و زلال!
سلام
پاییز شش
تاریخچه:
گفته شده حدود پنجاه سال پیش، در سال 1349 هیاتی از کارشناسان خارجی و داخلی رفتند جزیره کیش و با توجه به سواحل زیبا و آب شفاف دریا و مناظر بسیار چشم نواز، آن را بعنوان مرکز توریستی تجاری بین المللی انتخاب کردند.